- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
امیر علیاکبری نماینده ایران در مسابقات MMA در چارچوب رقابتهای سازمان ACA شنبه شب در روسیه به مصاف شلتون گریوس ملقب به «قبر کن» از آمریکا رفت و در راند نخست حریف خود را ناکاوت کرد تا دهمین پیروزی حرفهای خود در این رقابتها و سومین پیروزی خود مقابل نمایندگان آمریکا را کسب کند. این سومین و آخرین مبارزه امیر علیاکبری در سازمان ACA بود. نماینده کشورمان تا پیش از این دیدار 9 پیروزی و یک شکست را در کارنامه خود داشت. به گزارش تسنیم شیر ایرانی با این پیروزی قراردادش با سازمان ACA به پایان رسید و او اگر خواهان کسب کمربند دسته سنگینوزن این سازمان است، باید قرارداد خود را تمدید کند تا با محمد واخائف دارنده کمربند این سازمان دیدار کند. با اینحال علیاکبری برای حریف روس خود کری خواند تا بگوید: «اول از همه باید بگویم خیلی خوشحالم که بار دیگر به ACA برگشتم و توانستم در این سازمان رقابت کنم. حریف آمریکایی خیلی بدگارد بود و خیلی بد بازی میکرد ولی من آمدم که همه را ناکاوت کنم. منتظر باشید، کمربند قهرمانی مال من است.» علیاکبری، واخائف را مخاطب قرار داد و گفت: «واخائف اگر حریف بعدیات را ببری، آنوقت صورتت را له خواهم کرد.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کرانه باختری و قدس اشغالی طی ۲۴ ساعت اخیرشاهد دو عملیات شهادت طلبانه بود که در آن سه نظامی صهیونیست به هلاکت رسیدند و شش نفر دیگر زخمی شدند.به گفته سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی، مجری عملیات با سلاح سرد پس از انجام این عملیات از محل گریخته است.از سوی دیگر، منابع عبری اعلام کردند، در پی این عملیات با سلاح سرد، تیراندازی نیز رخ داده است.براین اساس، جوان فلسطینی پس از انجام این عملیات با سلاح سرد، به سوی نظامی زخمی صهیونیست رفته و وی را خلع سلاح کرده است و سوار بر خودروی نظامیان صهیونیست از محل گریخته است.این جوان فلسطینی سپس ضمن رانندگی به تیراندازی به سوی صهیونیست ها در مناطق صهیونیست نشین نظیر «جیتی آویخای»، «برکان» و «ارئیل» ادامه داده است.وی پس از متوقف کردن خودرو، از محل گریخت و صهیونیست ها هنوز در بازداشت وی ناکام مانده اند. برخی از اهالی خان یونس در نوار غزه پس از این عملیات میان مردم شیرینی پخش کردند. به نظر میرسد در کنار تهدیدات نظامی متعارفی که اسرائیل را در معرض خطر قرار میدهد، توجه این رژیم بیشتر از قبل باید بر تهدیدات امنیتی متمرکزباشد. اسرائیل در کنار دو جبهه قدیمی (شمال با لبنان و جنوب با نوار غزه)، با یک جبهه در درون (مناطق اشغالی 1948 و کرانه باختری) و یک جبهه جدید (جولان) روبه روست. اگرچه در جبهه جولان، عمدتا ملاحظات نظامی مدنظر است اما در سه جبهه دیگر، روند بهگونهای است که اسرائیل ناچار است با مسائل نامتقارنی چون راهپیمایی بازگشت، بادبادکهای آتشین، عملیاتهای استشهادی، تدابیر امنیتی جنگ شهری در الجلیل (به دلیل تهدید حزبا...) و... روبه رو شود و طبیعی است که همه اینها با توجه به اولویتهای متفاوتی که دارند، نیازمند صرف هزینه است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جاسیندا آردرن، نخست وزیر نیوزیلند خبر داده که «مانیفست» عامل حمله تروریستی به دو مسجد در شهر کرایستچرچ، ۹ دقیقه پیش از وقوع حمله، به دفتر نخستوزیری رسیده بود. به گزارش دویچه وله، نخست وزیر متن را دو دقیقه پس از دریافت به مقامهای امنیتی تحویل داده بود اما دیگر هیچ فرصتی برای اقدام پیشگیرانه نبود. هرچند «برنتون هریسون تارانت»، نژادپرست سفیدبرترپندار استرالیایی، در مانیفست 74 صفحه ای خود «به مکان و جزئیات دقیق حمله اشاره ای نکرده» اما نمی توان از تعلل دستگاه امنیتی نیوزیلند گذشت. خانم نخست وزیر اعلام کرده ، زمانی نامه را دیده که دیگر هیچ فرصتی برای اقدام پیشگیرانه نبوده است. باتوجه به گفته های «جاسیندا آردرن» دستگاه های اطلاعاتی7 دقیقه پیش از عملیات، هشدارهای امنیتی را دریافت کرده اند. از طرفی حمله تروریستی 16 دقیقه به صورت آنلاین پخش می شده و دقایقی پس از توقف اشتراک گذاری این جنایت در فیس بوک، نیروهای پلیس به محل حادثه رسیده اند. نخست وزیر نیوزیلند گفته است: «اداره نخستوزیری نیوزیلند در میان ۳۰ دریافتکننده دیگر مانیفست حمله اخیر بود؛ ۹ دقیقه پیش از آن که حادثه اتفاق بیفتد. اگر در این مستندات جزئیات بیشتری وجود داشت، به سرعت در این زمینه اقدام لازم صورت می گرفت اما متاسفانه در آن چه ما دریافت کردیم هیچ اطلاعاتی در این زمینه نبود.» برنتون تارانت 27 ساله، در حالی برای محاکمه و رسیدگی به پرونده اش در بازداشت به سر می برد که به نظر نمی رسد از جنایت تروریستی خود که 52 شهید و 45 مجروح به جا گذاشت، پشیمان باشد! او در نخستین جلسه دادگاه خود در میان دوربین های خبرنگاران با دست راست اش نماد «وایت پاور» را نشان داد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جواد نوائیان رودسری -27 اسفند ماه سال 1287، درست 110 سال پیش، چشم مردم مشهد، به جمال جریده معظّم «خراسان» روشن شد؛ جریدهای که قرار بود هفتهای دوبار، آن هم به صورت مخفیانه، به همت میرمرتضی موسوی، در دارالطباعه طوسِ بالاخیابان منتشر شود و محلی باشد برای انتشار اخبار و اخلاق آزادی خواهی در عصر اختناق محمدعلیشاهی. اینکه چرا سید حسین اردبیلی، مؤسس جریده، نام «خراسان» را برای آن برگزید، به تحقیق معلوم نیست؛ اما میدانیم که خراسان، از همان روز نخست، فریادگر صدای فروخفته ملتی بود که از بیداد استبداد به جان آمده بودند. «خراسان» نور امید را در دل مردم روشن نگه میداشت که بخت، به امید خدا، بیدار است و زوال استبداد صغیر نزدیک. قلم تند و تیز سید حسین اردبیلی و اشعار نغز ملکالشعرا بهار، خراسان را به یکی از جراید پرطرفدار مشهد در آن دوره تبدیل کرد. با چاپ شعر مستزاد «کار ایران با خداست»، اثر بهار، خراسان آتشی در شمال شرق کشور به پا کرد. این شعر که در بهار سال 1288، در شماره هفتم خراسان به چاپ رسید، حاوی پیش بینیهایی بود که بعدها در میان آزادی خواهان مشهور شد و ادوارد براون، شرق شناس معروف انگلیسی نیز، در کتاب «انقلاب مشروطیت ایران»، آن را یکی از اشعار بسیار تأثیرگذار در جنبش مشروطه دوم دانسته است. خراسان پس از انتشار 24 شماره، جای خود را به طوس داد؛ روزنامهای فاخر که برخی از دستاندرکاران آن، مانند شیخ احمد بهار، پیشتر در خراسان نیز قلم زده بودند. اما طوس را نیز، دوامی نبود و پس از پایان دوره دوم مشروطه، اواسط دهه 1290 خورشیدی، شیخ احمد بهار و دوستانش، نوبهار را که میراثدار روزنامهنگاری ملکالشعرا در خراسانِ طوس بود، راهاندازی کردند و در کنار آن، چاپخانهای ساختند که به یاد ستاره پرفروغ و امیدبخش در تاریکی عصر اختناق، «چاپخانه خراسان» نامیده شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جان کلام
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس جمهور با بیان این که دولت در این شرایط سخت در کنار ملت خواهد بود، بر حمایت دولت از قشرهایی که درآمد ثابت دارند تاکید کرد و گفت: دستمزد کارگران در همین هفته در شورای عالی کار تصویب خواهد شد که در مجموع بیش از 20 درصد خواهد بود. شایان ذکر است نشست شورای عالی کار برای تعیین دستمزد امروز برگزار میشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بعضی از ما وقتی پا به سن میگذاریم و از میان سالی عبور میکنیم، دنیا برایمان به آخر میرسد و به محض بازنشسته شدن، خودمان را نیز از همه تفریحات بازنشسته می کنیم! اما هنوز کسانی پیدا می شوند که گوش شان به این حرف ها بدهکار نیست و دنبال آرزوها و اهداف شان هستند. برای این آدم ها سن واقعا مصداق یک عدد در شناسنامه است! به همین منظور و چند روز مانده به آمدن فصل زیبای بهار با دو بانوی دوچرخه سوار مشهدی همکلام می شویم که گرچه از سنین میان سالی گذر کرده اند اما عشق و امید به زندگی، شور دیدن ایران و سفر کردن هنوز در دل شان جوان است.
سفرهایی ساده، ارزان و بدون آلایندگی
«جمیله وکیلی» و «شیرین کامرانیان» دو بانوی دوچرخه سوار و ایرانگرد که هر دو بیش از 60 سال دارند، نخستین و طولانیترین سفرشان را شهریور ماه امسال از مشهد آغاز کردند. آن ها در این سفر تا اردبیل پیش رفتند و در همدان، رکاب زنی مسیری به طول 2300 کیلومتر در 37 روز را به پایان رساندند. دومین سفر آن ها رکاب زنی در خط ساحلی جنوب بود که اول بهمن از آبادان شروع شد و پس از طی شهرها و بنادر به بندر لافت رفتند و در جزایر قشم، هرمز و هنگام نیز به طور کامل رکاب زنی کردند. مسافت طی شده در این سفر نیز 1500 کیلومتر بود. این دو بانو شعار گردشگری رکاب زنی شان را «پیش به سوی دنیای عاری از زباله» انتخاب کرده اند. آنها همچنین میخواهند نشان دهند که می توان سفرهایی ساده، ارزان قیمت، پر از تجربه جذاب و فراموش نشدنی را بدون آلایندگی محیطی تجربه کرد.
«جمیله وکیلی»، 61 ساله و کارشناس زبان انگلیسی:
هدفم دیدن نقطه نقطه سرزمین زیبایمان است
«جمیله وکیلی» متولد 1336 و کارشناس زبان انگلیسی است. این بانوی دوچرخه سوار و گردشگر قبل از دوچرخه سواری، پیگیر کوهنوردی، سنگ نوردی و غار نوردی بوده و پنج رشته کوه بلند ایران را فتح کرده است. او سپس دوچرخه سواری را از ابتدای راه آغاز کرد و به گفته خودش حتی بلد نبود سوار دوچرخه شود و طبیعتا آن قدر زمین خورد تا یاد گرفت. «وکیلی» درخصوص چگونگی برخورد خانواده با سفرهایش می گوید: «خانواده همیشه مشوق من بودند اما قبل از شروع سفر، ما و خانواده هایمان به این دلیل که دو خانم تنها بودیم و می خواستیم مسیر ناآشنایی را رکاب بزنیم از بابت امنیت نگرانی هایی داشتیم اما خوشبختانه به هیچ مشکل خاصی برنخوردیم.»
در سفر با دوچرخه، سختی نمیبینم
این بانوی ایرانگرد شناخت ایران را هدف اصلی خود می داند و بیان می کند: «عاشق این ورزش هستم. با دوچرخه می توانی قدم به قدم کشور را ببینی. درصورتی که ماشین این امکان را ندارد و از خیلی جاها عبور می کند. ایران همه جایش زیباست و من معتقدم تا زمانی که نقطه نقطه ایران را ندیده ام، به خارج از کشور سفر نکنم. برنامه بعدی من دیدن غرب کشور است.» او درباره سختی های این نوع سفر می گوید: «زمانی که رکاب می زنم تنها لذت می برم و سختی خاصی در برنامه ها نمی بینم چون قبلا کوهنوردی کردم و به شرایط سخت عادت دارم. در مسیر گردنه حیران که سربالایی و سرازیری های زیادی داشت، من تنها لذت می بردم و تلاشم این است تا انتهای هر برنامه ای بروم. دوست ندارم آن را نیمه رها کنم.»
از مهمان نوازی مردم شوکه ام
او به مهمان نوازی مردم اشاره می کند و می گوید: «مردم به ویژه جنوبی ها برایمان سنگ تمام گذاشتند، برخورد شان عالی بود و همیشه از ما استقبال می کردند در حدی که گاهی شوکه می شدم. شبی نبود که بخواهیم جایی را اجاره کنیم و در طول این مدت تنها دو شب از مسجدها برای اقامت استفاده کردیم. حتی کسانی که از کنارمان عبور می کردند، بطری آب، میوه و خوراکی به ما تعارف می کردند. درسفر جنوب، در جاده بودیم که ماشینی با این که فاصله زیادی داشت خودش را به ما رساند و راننده فلاسک چای و مقداری شکلات به ما داد و گفت که همین کار از دستش برمی آمده.»
مردم عکس ما را به والدین شان نشان می دهند
این بانوی ایرانگرد درباره یکی از جالب ترین خاطره هایش می گوید: «چیزی که برای اغلب مردم جالب بود و به خاطر آن با ما عکس می گرفتند، این بود که می خواستند آن ها را به پدر و مادرهایشان که همسن ما بودند و با دارو زندگی می کردند، نشان دهند. به نظر من انسان تا زمانی که زنده است باید زندگی کند. در فرهنگ ما وقتی به 50 سالگی می رسیم، فکر می کنیم دیگر همه چیز تمام شده و دست از هر نوع فعالیتی می کشیم اما من می گویم از 50 سال به بعد تازه دوره جدیدی از زندگی انسان شروع می شود که باید برای خودش زندگی کند. چون پیش از آن متعلق به خانواده و جامعه بوده و وظایفی داشته که حالا تا حدودی از آن فارغ شده است.»
«شیرین کامرانیان»، 63 ساله، استاد دانشگاه:
باور کنید با دوچرخه هم میشود سفر کرد
«شیرین کامرانیان» دیگر بانوی دوچرخه سوار نیز متولد 1334 در مشهد است و کارشناسی پرستاری دارد. او در سال 90 بازنشسته شد و تا پنج سال پس از آن نیز در دانشگاه آزاد به عنوان مدرس مشغول به کار بود. رشته اصلی ورزشیاش کوهنوردی است وارتفاعات زیادی در ایران، همچنین تعدادی از قله های خارجی از جمله آرارات ترکیه،آراگاتس ارمنستان، آدامز پیک در سریلانکا و بلندترین قله آفریقا یعنی کلیمانجارو را فتح کرده است. این بانو در خصوص شروع دوچرخه سواری و ایرانگردی می گوید: «از 10 سال پیش در رشته دوچرخه سواری کوهستان و از سال 94 در رشته سایکل توریستی فعالیت جدی خود را آغاز کردم. در ضمن در هفته به طور متوسط سه برنامه دوچرخه سواری تمرینی دارم.»
دوچرخه سواری به انسان انرژی می دهد
او هدفش از این سفرها را گسترش فرهنگ دوچرخه سواری برای کمک به حفظ محیط زیست بیان می کند و می افزاید: «بزرگ ترین انگیزه من برای دوچرخه سواری علاقه مندی به آن بود و این که این وسیله، ساده و بدون آلایندگی است و می تواند محیط زیست را از مشکلاتی که امروز با آن دست به گریبان است نجات دهد. دوچرخه و سفر انرژی لازم را به انسان می بخشد، سلامتی روح وجسم را تضمین می کند و باعث قدرتمند شدن فرد می شود.»
رفتار جالب زوج گرگانی با این مسافران
«کامرانیان» درباره خاطرات تلخ و شیرین سفرهایش می گوید: «نکته جالب برای مردم این بود که ما دوتا خانم بالای 60 سال بودیم که در مسیری طولانی قرار بود رکاب بزنیم و زیباترین لحظات در سفر برای من زمانی بود که لبخند رضایت و تشویق زنان و دختران هموطنم را می دیدم. خوشبختانه در طول مسیر سفر چه ساحل شمالی و چه ساحل جنوب مردم مهربان کشورمان ما را حمایت و پشتیبانی کردند و ما با امنیت کامل توانستیم سختی های سفر را پشت سر بگذاریم. محبتهای بی دریغ مردم کشورمان هرکدام خاطره ای بس زیبا و شیرین برای ما ساخت. مثلا در سفر شمال هنگامی که وارد گرگان شدیم یک زوج گرگانی با اصرار بسیار زیاد از ما که تعدادمان هم زیاد بود، دعوت کردند به منزلشان برویم. آنها با وجود داشتن فرزند کوچک آپارتمان خودشان را ترک کردند و به منزل پدری شان رفتند تا ما بتوانیم استراحت کنیم.
دوچرخه سواری جاده ای نیازمند حمایت است
او درباره مسیر جاده ای کشور گلایه هایی دارد که شنیدنی است: «بدیهی است که دوچرخه سواری شهری و جاده ای هنوز در کشور ما جایگاه خودش را به دست نیاورده و رکاب زنی در جاده به خصوص جاده های بدون شانه خاکی با وجود رفت و آمد ماشینهای سنگین فوق العاده خطرناک است. دولتمردان و دلسوزان جامعه باید توجه بیشتری به این رشته ورزشی برای حفاظت از محیط زیست وکمک به حل مشکلات آلودگی هوا داشته باشند. مانند کشورهای پیشرفته که بسیاری از مشکلات را با فرهنگ استفاده از دوچرخه به حداقل رسانده اند.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
110 سال از روزی که سیدحسین اردبیلی، روزنامه خراسان را با کمک جمعی از مشروطهخواهان مشهدی، مانند زندهیاد ملکالشعرای بهار منتشر کرد، گذشت؛ هرچند که دوره نخست انتشار این روزنامه ماندگار، پس از انتشار 24 شماره متوقف و انتشار دوباره آن با همین نام، چند دهه بعد ممکن شد اما در دوران فترت بین دو دوره انتشار روزنامه خراسان، عواملی که دست اندر کار انتشار آن بودند، ذیل عنوان جراید دیگری همچون «بهار» و «طوس» به فعالیتهای مطبوعاتی خود ادامه دادند و افزون بر آن، با تأسیس چاپخانه خراسان، توسط زندهیاد شیخ احمد بهار، در سال 1290 خورشیدی، جمع روزنامهنگاران و اهالی فعال در روزنامه خراسان دور اول، پایدار ماند و میراث ارزشمند خود را به نسل بعد، انتقال داد؛ نسل توانمندی که افرادی همچون زندهیاد حسن عمید، نخستین سردبیر روزنامه خراسان در دوره جدید و نویسنده فرهنگ فارسی «عمید» را در جمع خود داشت. همین نسل بود که بعدها، زمینه را برای انتشار مجدد روزنامه خراسان فراهم کرد و افرادی مانند زندهیاد ابراهیم توسلی که دیرزمانی در چاپخانه خراسان مشغول کار بودند، مجدد چرخ انتشار روزنامه خراسان را به گردش درآوردند. خراسان طی دوران طولانی حضورش در میان مردم مشهد، به بخشی از هویت آن تبدیل شده است؛ امروز کمتر مشهدی و حتی خراسانی را میشناسیم که در مواجهه با کاریزمای روزنامه خراسان، احساسی آتشین نداشته باشد. بسیارند افرادی که در شهر مشهد و شهرستانهای استان، روز را با خواندن صفحات روزنامه خراسان در کنار سفره صبحانه آغاز میکنند. سیل نظرات، تشویقها و انتقاداتی که روزانه، از سوی خوانندگان پر و پاقرص روزنامه، به سوی آن روان میشود، گواه این است که خراسان، همچنان کاریزمای خود را حفظ کرده است و به مثابه بخشی از حافظه تاریخی خراسانیان، نقش راهبردی خود را در مسیر تنویر افکار عمومی و انعکاس دیدگاهها و نظرات خوانندگانش ایفا میکند. طی سالهای طولانی و متمادی حضور خراسان در میان مردم، این روزنامه، همواره انعکاس دهنده صدای نیاز و درخواست مردم بوده و در مسیر تحقق خواستههای آن ها، سر از پا نشناخته و حتی گاه، تاوان سختی نیز به دلیل این حمایت، پرداخته است. از سیل مهیب مشهد در سال 1329 و ایجاد ستون مخصوص «سیلزدگان» در روزنامه خراسان و انعکاس شکایات و نیازهای مردم شهر به مسئولان و پیگیری این مطالبات، تا انتشار اخبار مربوط به روزهای پرالتهاب انقلاب اسلامی و تا امروز، خراسان بازگوکننده هزاران خواسته و مطالبه مردم شهر مقدس مشهد و استان بزرگ خراسان بوده و این موضوع، به تدریج، روزنامه خراسان را به بخشی از زندگی، تاریخ و هویت این خطه تبدیل کرده است؛ آنگونه که مردمانش، با تعصبی برخاسته از عشق و شناخت، روزنامه را از خود میدانند و به آن مهر میورزند. راز ماندگاری این روزنامه 110 ساله را باید در مردمی بودن آن جستوجو کرد؛ رازی که باعث میشود تا خراسان و خراسانی باقی است، روزنامه خراسان هم باقی بماند و در خدمت دوستدارانش باشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.